در روایتی از امام صادق عليه السلام بنا به نقل شيخ مفيد، آمده است: لا يخرج القائم الا في وتر من السنين سنه احدي او ثلاث او خمس او سبع او تسع: قائم (عليه السلام) خروج نمي کند مگر در سالهاي فرد: سال اول، يا سوم، يا پنجم، ياهفتم، يا نهم. و از امام محمد باقر عليه السلام روايت است: يقوم القائم في وتر من اسنين: تسع، واحده، ثلاث، خمس: قائم عليه السلام در سالهاي فرد قيام مي کند: نه، يک، سه و پنج.
در روایتی از امام صادق عليه السلام بنا به نقل شيخ مفيد، آمده است: لا يخرج القائم الا في وتر من السنين سنه احدي او ثلاث او خمس او سبع او تسع: قائم (عليه السلام) خروج نمي کند مگر در سالهاي فرد
در روايات فراواني گفته شده است: درآستانه ظهور جنگهاي خونين فراواني رخ خواهد داد که جمعيت بسياري از مردم به قتل خواهند رسيد. از اين مرگ به عنوان «مرگ سرخ» ياد شده است.حضرت علي عليه السلام در اين باره فرمود:
در برخي از روايات «خروج خراساني» به عنوان يکي از نشانه هاي ظهور بيان شده است. اگر چه در اين روايات به روشني او معرفي نشده است؛ ولي برخي او را مردي از بنيتميم دانستهاند. [1] .اغلب رواياتي که نام او را بردهاند، از خراساني...
از جمله نشانههاي ظهور «خروج سيد حسني» از طرف ديلم است. درباره شخصيت سيد حسني در روايات سخني نيامده، ولي رواياتي که سخن از خروج و کشته شدن او دارد تا حدودي به معرفي او پرداخته است.علامه مجلسي رحمه الله گفته است: در حديث مفضل...
يکي از نشانههاي ظهور، خروج مردي به نام عوف سلمي از سمرقند است. وقتي به امام سجادعليه السلام گفته شد، ظهور حضرت مهديعليه السلام را توصيف و دلايل و نشانههاي آن را ذکر فرماييد، حضرت فرمود: «قبل از ظهور او، خروج مردي خواهد...
مراد از «شيصباني» در روايات اهل بيتعليهم السلام، مردي از بني عباس و يا مردي دشمن اهل بيتعليهم السلام است؛ زيرا امامانعليهم السلام بني عباس را به بني شيصبان تعبير ميکردند و آن نام مردي بدکردار يا گمنامي [1] است و آن بزرگواران...
يکي از نشانههاي ظهور، خروج مردي به نام شعيب بن صالح در سمرقند و يا نيشابور است. شيخ طوسيرحمه الله خروج او را به نقل از امام سجادعليه السلام اين گونه بيان کرده است: «خروج شعيب بن صالح پس از عوف سلمي و قبل از خروج سفياني است»....
پيش از قيام حضرت مهديعليه السلام مردي از نسل ابوسفيان در منطقه شام خروج ميکند و با تظاهر به دينداري، گروه زيادي از مسلمانان را فريب ميدهد و بخش گستردهاي از سرزمينهاي اسلامي را به تصرف خود در ميآورد. او بر مناطق پنجگانه...
امام حسن عسکری (ع) از پیامبر اعظم (ص) نقل فرمودند:
((سخت تر از یتیمی که از پدرش جدا شده باشد یتیمی است که از امام خود دور باشد و توان وصول به او را نداشته باشد.))
یا علی (ع)
ای که یتیم نوازی ات شهره ی عالم است.
ما هم یتیمیم اگر لایق بدانی ...
بیان این جملات در کنار سخنانی راجع به «عزت» به طور قطع معنادار است. معظمله عزت را دلیل نفوذناپذیری در برابر دشمن سیاسی و همچنین دشمن درونی یعنی شیطان دانستند و فرمودند: «کار به جایى میرسد که همچنان که انسان از نفوذ و غلبهى دشمن سیاسى و دشمن اقتصادى محفوظ میماند، از غلبه و نفوذ دشمن بزرگ و اصلى، یعنى شیطان هم محفوظ باقى میماند.»
در واقع میتوان با این استفاده از این دو موضوع بگوییم که در صورت وجود عزت، هم بر دشمن بیرونی و هم بر دشمن درونی غلبه خواهیم کرد و راه پیشرفت ادامه مییابد. اما سؤال این است که این دشمن درونی و بیرونی دقیقاً چیست، چگونه اثرگذاری میکند و چه راهی برای مقابله با آن وجود دارد؟ قصد ما این است که با شناخت دشمن درونی و دشمن بیرونی راه پیشرفت هموارتر و بدون توقف ادامه یابد. به همین دلیل نگاهی داریم به سخنان رهبر معظم انقلاب در رابطه با «دشمن درونی و دشمن بیرونی»
تعریف دشمن درونی و دشمن بیرونی
رهبر معظم انقلاب در تبیین و تعریف دشمنهای درونی و بیرونی که بر سر راه انقلاب اسلامی قرار میگیرند، میفرمایند: «پیمودن این راه، دشمن و مزاحم دارد. بزرگترین دشمن این راه عبارت است از دشمنى که در درون خود ماست و آن دشمن عبارت است از: راحتگرایى، غفلتگرایى، تنبلىگرایى، آسانگرایى و تمایل به پرهیز کردن از میدانهاى دشوار. این راه، جدّ و جهد و مجاهدت لازم دارد.
تمایلات انحرافى انسانها - تمایل به مال دنیا، تمایل به منطقههاى انحصارى زندگى، تمایل به شهوات گوناگون - موانع این راه است که بهخصوص ما مسئولان و برادران و خواهرانى که در بخشهاى مختلف کشور مسئولاند، باید به خداى متعال پناه ببریم و مراقب باشیم و به همدیگر تذکر دهیم. این دشمن درونى، البته خطرناکتر از دشمن بیرونى است.
این راه، دشمنان خارجى هم دارد. دشمنان بیرونى کسانى هستند که نگاه مىکنند، مىبینند ایران اسلامى در حال تبدیل شدن به یک الگو در دنیاى اسلام است و آنها نمىخواهند این طور شود. مىدانند که اگر جمهورى اسلامى بتواند مسائل زندگى و مسائل مادى و گرههاى گوناگون را - که در هر کشورى کم و بیش وجود دارد - برطرف و باز کند و به زندگى مردم رونق و شکوفایى بخشد، آنگاه مسلمانها گرم و گیراتر به سمت این الگو حرکت مىکنند. لذا مرتب مانع ایجاد مىکنند.»[1]
مثالهایی از دشمنان درونی و بیرونی
برای روشن شدن بیشتر مسئله، بیان مثالهایی از این دو دسته دشمن میتواند ما را کمک کند. رهبر معظم انقلاب همواره مثالهای فراوانی را در این موارد بیان کردهاند که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
- «از موانع درونى انسان، مىتوان به «خلقیات فاسد» اشاره کرد. مثلاً در راه تکامل، خودخواهى انسان یک مانع است. خودپرستى و خودبینى - که انسان فقط شخص خود را به حساب بیاورد و دیگران را به چیزى نشمارد - مانع بزرگى در راه تکامل انسان است که در او حسد، طمع، حرص و برادرکشى ایجاد مىکند.
- از جمله موانع دیگرى که انسان را از راه کمال باز مىدارد، تنبلى، تنپرورى، بىاعتنایى به کار و بىشوقى نسبت به حرکت است... شما به جوامع عقب افتادهى عالم - از جمله جوامع اسلامى خود ما در کشورهاى متعدد - نگاه کنید! یکى از رازهاى عقب افتادگى و انحطاط این کشورها - از لحاظ مادى و معنوى - این است که عمل در زندگىشان، نقش زیادى ندارد. اینها دردها و مرضهاى درونى است، اینها موانع درونى انسان است که او را از کار باز مىدارد.
- شهوترانى یا میل به شهوات؛ که هر چه مىخواهد انجام دهد، فکر عاقبت را نکند و دنبالهرو هوى و هوس خود باشد. در روایت معروفى نقل شده است که فرمودهاند: «ان اخوف ما اخاف علیکم اثنان، اتباع الهوى و طول الامل»؛ ترسناکترین بلایى که از ابتلاى شما مسلمانان به آن مىترسم، این است که دنبالهرو هواى نفس خودتان باشید؛ یعنى شهوترانى کردن و شهوات را بر عقل مسلط ساختن. اینها همه موانع درونى انسان است.
- یک نوع موانع هم، خارج از وجود انسان است. مثلاً حکومتهاى ظالم و دیکتاتور، در طول تاریخ مانع تکامل انسانها بودهاند.
- سرمایهداران بزرگ و زراندوز که همهى تلاش خود را صرف این مىکردهاند که خود به نوایى برسند، دیگران را براى رسیدن به مقاصد خود استخدام و استثمار مىکردند. اینها جزو موانع کمال بشرند. فساد آنها، ظلم آنها، قدرت آنها، پول آنها، شلاق آنها، شمشیر آنها، امروز بمب اتم آنها، موشکهاى بالستیک آنها، سیاستهاى پیچیدهى آنها، توطئههاى تبلیغاتى آنها، نیروهاى نظامى آنها، همه و همه، موجب مىشود که میلیاردها انسان، از راه کمال باز بمانند
- «خطر درونى که دشمن قدیمى امت اسلامى است همان کج فهمى و جمود و تحجّر، یا خودباختگى و التقاط، یا نومیدى و ضعف نفس، یا تردید و وسوسهى فکرى و یا مجموعهاى از اینها و امثال آن است. ملت رشید و پیشرو ایران به رهبرى امام خمینى عظیم راحل، دشمن درونى را شکست داد و بر آن فائق آمد تا توانست در جبهههاى سیاسى و نظامى پیروز شود و نظام جمهورى اسلامى را در کشور خود مستقر و در مدت 20 سال در راه آن مجاهدت کند. ولى تا دشمن بیرونى در مقابله با اسلام و جمهورى اسلامى فعال است، خطر سر برآوردن آن دشمن درونى نیز همواره هست و مسئولان نظام اسلامى در ایران، این را خطرى بالقوه بزرگ و جدّى میشمارند. آنچه ما آن را تهاجم فرهنگى دشمن مىنامیم و پیوسته مردم هوشیار خود و بیش از همه جوانان را به مجاهدت در برابر آن فرا میخوانیم، همانا کوشش همه جانبهى دشمنان ما با استفاده از همهى ابزارهاى تبلیغى و خبرى و سیاسى و امنیتى براى برانگیختن همین دشمن درونى است
دشمن بیرونی خطرناکتر است یا دشمن درونی؟
در پاسخ به این سؤال که دشمن بیرونی خطرناکتر است یا بیرونی، پای درس «آیتالله خامنهای» مینشینیم تا هم دشمن خطرناکتر را شناسایی کنیم و هم علت خطرناکتر بودن آن را بیابیم. ایشان میفرمایند:
- «دشمنى که در درون هر یک از افراد مسلمان و مؤمن وجود داشت. خطرناکتر از همهى دشمنها هم همین است. این دشمن در درون ما هم وجود دارد: تمایلات نفسانى، خودخواهیها، میل به انحراف، میل به گمراهى و لغزشهایى که زمینهى آن را خود انسان فراهم مىکند. پیغمبر با این دشمن هم سخت مبارزه کرد؛ منتها مبارزهى با این دشمن، به وسیلهى شمشیر نیست؛ به وسیلهى تربیت و تزکیه و تعلیم و هشدار دادن است. لذا وقتى که مردم با آن همه زحمت از جنگ برگشتند، پیغمبر فرمود شما از جهاد کوچکتر برگشتید، حالا مشغول جهاد بزرگتر شوید.
- ممکن است دشمن خارجى بیاید، سرکوب کند، شکست دهد و تار و مار کند؛ اما نمىتواند نابود کند بالاخره ایمان مىماند و در جایى سر بلند مىکند و سبز مىشود. اما آنجایى که این لشکرِ دشمن درونى به انسان حمله کرد و درون انسان را تهى و خالى نمود، راه منحرف خواهد شد. هرجا انحراف وجود دارد، منشأش این است. پیغمبر با این دشمن هم مبارزه کرد- «همهى کسانى که در جبهههاى عظیم مثل جبههى انقلاب اسلامى به دشمن پشت کرده و فرار مىکنند، اول در جبههى دلِ خود شکست مىخورند. یا مرعوب مىشوند یا مجذوب جلوههاى دنیا یا آلوده به شهوات مىگردند یا پول و مقام آنها را فریب مىدهد و یا چهرهى چاپلوس دشمن دچار گمراهیشان مىکند. انسان اول در دلِ خود شکست مىخورد و هزیمت مىکند، بعد هزیمت او در جبههى بیرونى آشکار مىشود
«مرگ ما بیش از آنچه ناشى از این باشد که دیگرى بیاید ما را بکُشد، ناشى از این است که در درون خودمان اختلافى بهوجود مىآید. غالباً مرگهاى ما ناشى از ویروسى، میکروبى، بیمارىاى و سلول عاصىاى است که سرطان درست مىکند؛ کمتر ناشى از این است که کسى بیاید آدم را بکُشد. دولت اسلامى هم همینطور است؛ باید مواظب دشمنهاى درونىاش باشد؛ اینها آفتهایش است
شجاعت مبارزه با دشمن درونی، بیشتر از دشمن بیرونی است
همانطور که دشمن درونی خطرناکتر از دشمن بیرونی است، شجاعت مبارزه با آن هم از دشمن بیرونی باید بیشتر باشد. چه بسا انسانهایی که در مبارزه با دشمن بیرونی موفق بودهاند اما در مقابل کبر و خودمحوری و بقیهی دشمنهای درونی شکست خوردهاند. رهبر معظم انقلاب در تبیین این مسأله فرمودهاند: «هر کدام از ما در درون خودمان و از وجود خودمان شیطانى داریم که همان «من» ماست، همان منیت ماست، همان خودخواهیها و هوسها و هوسرانیهاى ماست. چه چیزى ما را از دست این شیطان نجات خواهد داد؟ جز ارادهى دینى و ایمان قوى و دلى که با تزکیه و اخلاق الهى آشنا شده باشد؟ این، خیلى قوت و شجاعت لازم دارد. شجاعت این مبارزه، بیشتر از شجاعت مبارزهى با هر دشمن بیرونى است.
آنهایى که در مبارزههاى با دشمنان بزرگ پیروز مىشوند، کسانى را به خاک مىنشانند و قدرتهایى را نابود مىکنند، گرفتارى بزرگشان در مبارزه با نفس خودشان است. این غرورى که به ما دست مىدهد، این هوس و شهوتى که به ما عارض مىشود، این غفلت و نسیان از یاد خدا که ما را فرا مىگیرد، این شیطانصفتىاى که در معاملهى با برادرانمان، با جامعهمان و با حوادث دوروبرمان به ما عارض مىشود، آن شیطان درونى است؛ این است که باید آن را علاج بکنیم
حوزهی تأثیر دشمن بیرونی و درونی چگونه است؟
شناسایی اینکه دشمنان درونی و بیرونی از چه راهی و چگونه میتوانند به ما حمله کنند و یا بر ما غلبه نمایند، باعث خواهد شد که با مراقبت بیشتر و دوری از غفلت، زمینههای پیروزی خودمان و پیشرفت خودمان را ادامه دهیم. مقام معظم رهبری میفرمایند: «هرجا شما اختلاف دیدید، جستوجو کنید، بدون دشوارى شیطان را در آنجا خواهید یافت... پشت سر همهى اختلافات یا خودخواهیها و جاهطلبیها و منیتهاى ماست و یا شیطانهاى خارجى، یعنى دستهاى دشمن و استکبار و قدرتهاى ظالم و ستمگر
«محیط اسلامى - چه افراد و چه ملتها - همواره در معرض این دو گونه تهدید قرار داشته و امروز بیش از همیشه قرار دارد. ترویج متعمدانهى فساد در کشورهاى اسلامى و تحمیل فرهنگ غربى که از سوى برخى رژیمهاى وابسته نیز به آن کمک مىشود و از رفتار فردى تا شکل شهرسازى و محیط عمومى زندگى و مطبوعات و غیره را در بر مىگیرد، از یکسو و فشارهاى نظامى و سیاسى و اقتصادى بر بعض ملتهاى مسلمان و کشتارهاى لبنان و فلسطین و بوسنى و کشمیر و چچنستان و افغانستان و غیره از سوى دیگر، شاهد بارز وجود این دو گونه تهدید در محیطهاى اسلامى است.» «وقتى جامعهاى روحیهاش قوى شد، دشمن نمىتواند به آن زور بگوید. وقتى زورگویان دنیا بخواهند سوار فرد، جماعت و یا ملتى شوند، اولین اقدامشان این است که روحیهى آن فرد یا ملت را بشکنند و احساس توانایى و ایستادگىاش را از بین ببرند. تا زمانى که احساس قدرت و توانایى و روحیه در یک ملت و جماعتى وجود دارد، هیچکس نمىتواند بر آن فائق آید؛ نه دشمنان بیرونى و نه دشمنان درونى؛ تنبلى و بىعارى و بىکارگى.»
راههای مقابله با دشمن درونی و بیرونی
در مواجهه با این دشمنان درونی و بیرونی چگونه باید برخورد کرد؟ آیا در برابر آنها باید انفعال پیش گرفت یا موانع را از سر راه برداشت؟ چگونه میتوان این موانع را برداشت؟ آیا در برخورد با هرگونه از این دشمنان، باید یک روش پیش گرفت؟ رهبر معظم انقلاب در این باره میفرمایند:
«به همهى ملت ایران توصیه مىکنم که موانع راه را شما باید بردارید. راه براى ما روشن است؛ موانع راه هم براى ملت ایران روشن است. باید این موانع را بردارید؛ هم موانع درونى و هم موانع بیرونى را. موانع درونى را باید با تضرع به درگاه پروردگار، با دعا، با توجه، با تربیت و تهذیب نفس، با تقویت اخلاق، با عبادت و با توسل، از پیش پا بردارید. اگر دل ما سالم نباشد، نمىتوانیم دنیاى سالمى درست کنیم. اگر در درون خودمان معیوب باشیم، نمىتوانیم عیب جامعه و جهان را برطرف کنیم. ملت ایران بار سنگینى بردوش دارد و باید آن را به منزل برساند. باید دنیایى بسازد که هم براى خودش شیرین باشد و هم براى جوامع دیگر. شما مىتوانید چنین کارى بکنید؛ اما شرطش این است که هر یک از ما، درصدد تهذیب نفس خودمان باشیم. نماز با توجه، انس با قرآن، دعا و توسل، تضرع، روزهى ماه رمضان و عبادات نیمهشب، مخصوصاً براى جوانان، که تأثیرپذیریشان زیاد است، مىتواند مهذب نفس باشد و اما، موانع بیرونى.
امروز سنگر اصلى در سطح عالم، جمهورى اسلامى است. این سنگر را باید محکم نگه دارید. با چه چیز؟ با اتحاد و اتفاق؛ با همدلى میان آحاد مردم و میان مردم و مسئولین کشور؛ با همدلى میان مردم و دولت، میان مردم و مجلس، میان دولت و مجلس، میان کارگزاران کشور و میان آحاد مردم. گروههاى مختلف، جناحهاى مختلف، سیاستها و جهتگیریهاى مختلف، در مقابله با دشمن، باید با هم باشند و کارى نکنند که دشمن سوء استفاده کند. اختلاف سیاسى مانعى ندارد؛ اختلاف نظر مانعى ندارد؛ مبارزات انتخاباتى به شکل سالم، مانعى ندارد؛ اما خراب کردن یکدیگر، خراب کردن چهرهى کشور، خراب کردن ذهن مردم و چهرهى مسئولین دلسوز، اشکال دارد. ایجاد سؤال و ابهام در ذهن مردم، اشکال دارد. با وحدت و یکپارچگى، «کأنهم بنیان مرصوص»، مثل یک دژ پولادین، در مقابل دشمن بایستید؛ مثل چند برادر در یک خانه. ممکن است دو برادر از یکدیگر کدورت و گله هم داشته باشند، اما در مقابل کسى که به خانهى آنها حمله مىکند، دوش به دوش، باید در کنار هم بایستند. آحاد ملت باید این گونه باشند. این، یکى از ویژگیهایى است که در این سنگر مىتوانید حفظ کنید
و در پایان نصیحتی پدرانه...
«مراقب دشمن باشید؛ نه فقط دشمنى که از مرز حمله مىکند، بلکه دشمنى که به مرزهاى درون وجود ما حمله مىکند؛ ارادهى ما را تضعیف مىکند، ایمان ما را تضعیف مىکند، عزم قاطع ما را بر کار کردن تضعیف مىکند، عمل ما را از خلوص و صفا خالى مىکند. دشمن حقیقى این است. اگر ما توانستیم با این دشمن دست و پنجه نرم کنیم و بینى او را به خاک بمالیم، آنوقت در مقابل آن دشمن بیرونى دست ما پُر است. آن کسىکه در میدان جنگ دچار هزیمت مىشود، قبلاً در درون خود دچار هزیمت شده است. اگر در درون خود دچار هزیمت نشویم، در بیرون هیچ دشمنى نمىتواند ما را منهزم کند.
حضرت آيت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز(چهارشنبه) در ديدار هزاران نفر از دانش آموزان و دانشجويان ، در سخنان مهمی با تبيين مراحل مختلف مبارزه كلان و شصت ساله ملت ايران با دولت مستكبر آمريكا و شكست های سلسله وار و تنزل جايگاه سياسی، اقتصادی، نظامی و اصول فكری آمريكا در مقابل پيشرفتهای شگرف مادی و معنوی نظام اسلامی، درس های بزرگ اين مبارزه ادامه دار را حفظ ايستادگی و بصيرت، توكل بر خدا، كار و تلاش بی وقفه، و وحدت ميان مسئولان دانستند و تأكيد كردند: مسئولان بويژه سران سه قوه بايد با وظيفه شناسی و درك شرايط حساس كنونی، از هرگونه كشاندن اختلافها به ميان مردم خودداری كنند و بدانند از امروز تا روز انتخابات، هر كسی كه بخواهد از احساسات مردم در جهت اختلافات استفاده كند، قطعاً به كشور خيانت كرده است.
رهبر انقلاب اسلامی در اين ديدار كه در آستانه سيزده آبان، "روز دانش آموز و روز ملی مبارزه با استكبار جهانی" برگزار شد، ضمن تبريك سالروز ميلاد حضرت امام هادی(ع) و همچنين عيد سعيد غدير خم، سه حادثه تاريخی روز سيزدهم آبان را مظهر ايستادگی و چهره مصمم ملت ايران برای رسيدن به هدفهای والا خواندند و افزودند: در هر يك از حوادث تاريخی اين روز يعنی تبعيد امام خمينی(ره) در سال 1343، كشتار دانش آموزان بوسيله مزدوران رژيم پهلوی در سال 1357، و تسخير لانه جاسوسی در سال 1358، يك طرف قضايا، ملت ايران و امام بزرگوار هستند و در طرف ديگر دولت مستكبر آمريكا قرار داد و اين، نشان دهنده وجود مبارزه ميان ملت ايران و دولت آمريكا است.
حضرت آيت الله خامنه ای، فهم صحيح از زمان آغاز مبارزه و مراحل مختلف آن و همچنين نتيجه مبارزه را مهم ارزيابی و خاطر نشان كردند: اين مبارزه از سال 1332 و از زمان كودتای آمريكايی 28 مرداد آغاز شد.
ايشان با اشاره به نقش مستقيم آمريكا در راه اندازی كودتای 28 مرداد و سرنگونی دولت دكتر مصدق، افزودند: آمريكاييها در اين ماجرا، برای منافع استكباری خود دولت مصدق را كه با آنها خصومتی نداشت و حتی به آنها اعتماد كرده بود، در طرحی مشترك با انگليسی ها سرنگون و رژيم محمدرضا پهلوی را بر كشور مسلط كردند.
رهبر انقلاب اسلامی حادثه قيام 15 خرداد سال 1342 را نتيجه ده سال فشار و اختناق حكومت مورد حمايت آمريكا دانستند و افزودند: در نهايت، آمريكايی ها وارد ماجرا شدند و حكومت با هدايت آنها، امام خمينی(ره) را در سال 1343 تبعيد كرد و به ظاهر توانست ملت ايران را مغلوب كند اما اين غلبه واقعی نبود.
حضرت آيت الله خامنه ای با اشاره به اختناق كم سابقه حاكم بر كشور از سال 1343 به بعد و يكه تازی آمريكا در غارت و چپاول ثروت ملت ايران، تأكيد كردند: سرانجام حركت عظيم ملت ايران به رهبری امام خمينی(ره) آغاز شد و ملت ايران توانست با ايستادگی و فداكاری و گذشت از جان، انقلاب اسلامی را در سال 1357 به پيروزی برساند و حكومت متكی به آمريكا را سرنگون كند.
ايشان تشكيل نظام اسلامی بعد از 25 سال مبارزه را، پيروزی ملت ايران در مرحله اول مبارزه با آمريكا خواندند و افزودند: آمريكاييها از همان ابتدای پيروزی انقلاب اسلامی، شروع به معارضه و اخلال در كارها كردند كه مركز همه اين توطئه ها، سفارت سابق آمريكا در تهران يا همان لانه جاسوسی بود.
رهبر انقلاب اسلامی اقدام دانشجويان بعنوان زبده ترين قشر مبارز ملت ايران، در تسخير لانه جاسوسی در سيزدهم آبان سال 1358 را شكستی ديگر برای آمريكا ارزيابی و خاطر نشان كردند: سلسله شكست های آمريكا از آن زمان تا به امروز همچنان ادامه پيدا كرده است.
حضرت آيت الله خامنه ای با اشاره به تلاشها و توطئه های گوناگون آمريكا در 34 سال گذشته، برای جبران شكست بزرگ خود در سال 1357، تأكيد كردند: علت اين توطئه های ادامه دار، اين است كه شكست آمريكا در سال 1357، فقط شكست از ملت ايران نبود بلكه شكست آمريكا در منطقه بود و آنچه كه امروز در شمال آفريقا و منطقه بزرگ عربی در حال جريان است و همچنين نفرت روزافزون ملتها از آمريكا، نتيجه همان شكست است.
ايشان بعد از تبيين مراحل مختلف مبارزه ملت ايران با دولت استكباری آمريكا، به موضوع نتيجه اين مبارزه اشاره كردند و افزودند: اينكه در اين مبارزه شصت ساله چه كسی پيروز ميدان بود بسيار مهم است زيرا اگر يك ملت با ايمان و مصمم و متوكل بر خداوند پيروز اين مبارزه باشد قطعاً برای همه ملتها اصل و الگو خواهد بود و فلسفه جديدی برای تاريخ مبتنی بر اصول اسلامی بوجود خواهد آورد.
رهبر انقلاب اسلامی، ملت ايران را پيروز ميدان مبارزه با دولت آمريكا خواندند و به بيان دلايل اين پيروزی پرداختند.
حضرت آيت الله خامنه ای در بيان دلايل پيروزی ملت ايران در مبارزه با دولت مستكبر آمريكا، به موقعيت و جايگاه نظام اسلامی اشاره كردند و افزودند: اولين دليل اين است كه انقلاب اسلامی ايران در اين 34 سال، نه تنها از بين نرفت بلكه قوی تر، مستحكم تر، با عظمت تر و پُر فروغ تر شده است.
ايشان تأكيد كردند: از جمله نشانه های استحكام و قوت نظام اسلامی و زنده بودن انقلاب، نسل جوانی است كه حوادث انقلاب، دوران دفاع مقدس و امام بزرگوار را نديده است اما با همان انگيزه و عزم و ايمان نسل جوانی كه انقلاب را بوجود آورد، در صحنه های مختلف كار و تلاش و علم و فناوری حضور دارد.
رهبر انقلاب اسلامی عظمت روزافزون ملت ايران و شخصيت امام خمينی(ره) در ميان ملتها و شناخته شدن ملت ايران در دنيا بعنوان ملتی پولادين، مقاوم و بصير را از ديگر نشانه های استحكام نظام اسلامی خواندند و خاطر نشان كردند: از ديگر نشانه ها، پيشرفتهای علمی و سازندگی، بصيرت همگانی و رشد آگاهی و تأثير گذاری و ديدگاههای نو ملت ايران در مسائل منطقه و دنيا است.
حضرت آيت الله خامنه ای پيشرفتهای معنوی در كنار پيشرفتهای مادی را از ديگر نشانه های زنده بودن انقلاب اسلامی برشمردند و با اشاره به حضور گسترده مردم بويژه جوانان در عرصه های معنوی، همچون دعای عرفه، مراسم اعتكاف، شبهای قدر و عزاداريهای ماه محرم افزودند: شكل گيری يكی از بهترين مردم سالاری ها در ايران و مشاركتهای عمومی در انتخابات ها از ديگر نشانه های پيشرفت همه جانبه ملت ايران در 34 سال گذشته است.
ايشان تاكيد كردند: اين، همان انقلابی است كه آمريكاييها وعده شكست و نابودی چند ماهه آن را می دادند اما اكنون دارای چنين جايگاه ممتازی در منطقه و جهان است.
رهبر انقلاب اسلامی سپس به بيان دلايل اثبات كننده پيروزی ملت ايران، با نگاه به جايگاه آمريكا پرداختند و تأكيد كردند: هيچ كسی شك ندارد كه آمريكا در سی سال گذشته بيش از سی رتبه از نظر اقتدار و وجاهت جهانی سقوط كرده است و حتی خود آمريكاييها نيز به اين واقعيت، اقرار می كنند.
حضرت آيت الله خامنه ای با تأكيد بر اين كه امروز هيچ دولتی به اندازه آمريكا، در جهان منفور نيست افزودند: اگر دولتهای منطقه و دولتهای كشورهای ديگر جرأت كنند و يك روز بعنوان روز نفرت از آمريكا تعيين شود، بزرگترين راهپيمايی تاريخ در دنيا برگزار خواهد شد.
ايشان با تأكيد بر اين كه علاوه بر از بين رفتن وجهه آمريكا، اصول و ارزشهای آمريكا نيز سقوط كرده است، گفتند: يكی از ارزشهای مورد ادعای دولت آمريكا، مبارزه با تروريسم است اما اين اصل اكنون بجايی رسيده است كه دولت آمريكا با تروريست ها هم پيمان می شود و حتی گروه تروريستی منافقين را مورد حمايت خود قرار می دهد و از ليست به اصطلاح سياه خارج می كند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به ادعای حمايت از دموكراسی، افزودند: با وجود اين ادعا حمايت همه جانبه دولت آمريكا از مستبدترين و ديكتاتور ترين حكام منطقه و دنيا بر كسی پوشيده نيست.
حضرت آيت الله خامنه ای خاطر نشان كردند: يكی ديگر از اصول مورد ادعای آنها، حمايت از حقوق بشر است در حاليكه بدترين اقدامات ضد حقوق بشری با حمايت آمريكا انجام ميشود و صهيونيستهايی كه شصت سال به طور علنی، حقوق ملت مظلوم فلسطين را پايمال كرده اند، مورد حمايت كامل دولت آمريكا هستند.
ايشان، مقابله دولت آمريكا با حركتهای آزادی خواهانه، اصلاح طلبانه و انقلابی ملتها را مغاير با ادعای حمايت از ملتها خواندند و خاطر نشان كردند: آمريكا ادعا ميكند كه ثروتمندترين ملت و دولت دنيا است اما زمامداران آمريكا، وضعيت ملت اين كشورِ دارای منابع گسترده طبيعی و انسانی را به جايی رسانده اند كه امروز مقروض ترين ملت دنيا، ملت آمريكا است.
رهبر انقلاب اسلامی تعداد بالای زندانيان آمريكا در مقايسه با جمعيت اين كشور و رتبه اول در دنيا را بر خلاف ادعای طرفداری از آزادی دانستند و افزودند: يكی ديگر از ادعاهای دولت آمريكا، سرافرازی ملت اين كشور است در حاليكه ملتِ خود را به ذلت كشانده اند و با گمراه كردن آنان اجازه نمی دهند از حقايق مطلع شوند.
حضرت آيت الله خامنه ای تأكيد كردند: جنبش 99 درصدی در آمريكا در شرايطی شكل گرفته است كه مردم آمريكا از بسياری از حقايق مطلع نيستند و اگر دولت آمريكا اجازه اطلاع از حقايق را بدهد، اين جنبش قطعاً بسيار فراگيرتر خواهد شد.
ايشان يكی ديگر از پَسرفت های دولت آمريكا از ارزشها و اصول مورد ادعای خود را، تسليم محض بودن در برابر صهيونيست ها دانستند و افزودند: چه ننگی از اين بالاتر كه نامزدهای انتخابات رياست جمهوری آمريكا، در مناظره های خود برای اثبات ارادت به صهيونيست ها، با يكديگر مسابقه می گذارند و دولتهای آمريكا عملاً ملت خود را اسير صهيونيست ها كرده اند.
رهبر انقلاب اسلامی نتيجه اين سقوط ها را كاهش روزافزون نفوذ و قدرت آمريكا و شكست های پی در پی در جنگ ها و حوادث مهم منطقه خواندند و تأكيد كردند: تمام اين واقعيات نشانگر اين است كه دولت مستكبر، متكبر و خود بزرگ بين آمريكا در اين مبارزه طولانی، در برابر ملتِ مصمم، سرافراز و مقتدر ايران شكست خورده است.
حضرت آيت الله خامنه ای، درك دلايل اين پيروزی در 34 سال گذشته و حفظ لوازم آن در ادامه مبارزه را بسيار با اهميت ارزيابی و تأكيد كردند: هنگامی كه يك ملت مصمم و با عزم و اراده، در مقابل حريفی كه نسبت به او توانايی های ظاهری علمی، رسانه ای و مالی كمتری دارد، مقاومت و به خدا توكل می كند و از جان و مال و آبرو نيز دريغ نمی كند قطعاً در سخت ترين و بزرگ ترين مبارزه ها پيروز خواهد شد.
ايشان چالش ملت ايران با آمريكا را ادامه دار و در عين حال موجب آبديده تر شدن ملت دانستند و افزودند: در اين چالش، همواره بايد مراقب طرف مقابل بود و لحظه ای از او غفلت نكرد زيرا اگر دچار راحت طلبی و غفلت شويم شكست ميخوريم.
رهبر انقلاب اسلامی يكی از ضروريات اين مبارزه بزرگ را ايستادگی و توكل بر خدا برشمردند و خاطر نشان كردند از جمله لوازم اين مبارزه، تلاش و حركت همه جانبه برای پيشرفت كشور در عرصه های علمی، سازندگی، اداری و تجاری است كه زمينه ساز شكوفايی و پيروزی می شود.
حضرت آيت الله خامنه ای اتحاد و وحدت را نيز بسيار مهم خواندند و تأكيد كردند: يكی از موارد مضرّ، اختلاف ميان مسئولان و بدتر از آن كشاندن اختلاف به ميان مردم است.
ايشان افزودند: من به مسئولان و رؤسای قوا هشدار ميدهم كه مراقب باشند و اختلافات را به ميان مردم نكشانند.
حضرت آيت الله خامنه ای با تأكيد بر اينكه رهبری از رؤسای قوا حمايت كرده و حمايت خواهد كرد، خاطر نشان كردند: نامه نگاريهای اخير و مطالب آن به هيچ وجه موضوع مهمی نيست اما اين اختلاف نظرها نبايد به ميان مردم كشانده و دست مايه ای برای جنجال و هياهوی رسانه های بيگانه و دشمنان شود.
ايشان تأكيد كردند: همه بايد متوجه مسئوليت خود و شرايط حساس كنونی باشند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به عصبانيت دشمن از حوادث منطقه و پيشرفتهای علمی و تأثيرگذاری ملت ايران افزودند: يكی از روشهای موذيانه و موريانه وار دشمن در اين شرايط، ايجاد اختلاف از راههای نفوذ است كه همه بايد مراقب باشند و اختلاف ها را به حداقل برسانند.
حضرت آيت الله خامنه ای خاطرنشان كردند: اختلاف نظر طبيعی است اما اين اختلاف نظر نبايد به اختلاف در عمل و گريبانگيری و مچ گيری در مقابل مردم، تبديل شود.
ايشان تأكيد كردند: از امروز تا روز انتخابات، هركسی كه بخواهد اختلاف ها را به ميان مردم بكشاند و از احساسات آنها در جهت اختلافات استفاده كند، قطعاً به كشور خيانت كرده است.
رهبر انقلاب اسلامی، مسئولان كشور را زحمت كش و دلسوز خواندند و خاطر نشان كردند: مسئولان بدنبال كار و تلاش هستند كه برخی اوقات غفلت هايی هم انجام می گيرد اما اميدوارم خداوند بر اساس نيت هايی كه بدنبال خدمت به مردم هستند، ملت ايران را در همه ميدانها موافق كند كه قطعاً هم اينگونه خواهد بود.
حضرت آيت الله خامنه ای در بخش ديگری از سخنان خود غدير خم را حادثه ای اصولی خواندند كه نشان دهنده توجه اسلام به امامت و ولايت بعنوان مهمترين ركن تشكيل نظام اسلامی است.
ايشان تأكيد كردند: اگر مضمون واقعی حادثه غدير، بدرستی تبيين شود، اين موضوع می تواند وحدت آفرين باشد.
بخش خصوصى را بايد كمك كرد. اينكه ما «اقتصاد مقاومتى» را مطرح كرديم، خب، خود اقتصاد مقاومتى شرائطى دارد، اركانى دارد؛ يكى از بخشهايش همين تكيهى به مردم است؛ همين سياستهاى اصل 44 با تأكيد و اهتمام و دقت و وسواسِ هرچه بيشتر بايد دنبال شود؛ اين جزو كارهاى اساسى شماست. در بعضى از موارد، من از خود مسئولين كشور ميشنوم كه بخش خصوصى به خاطر كمتوانىاش جلو نمىآيد. خب، بايد فكرى بكنيد براى اينكه به بخش خصوصى توانبخشى بشود؛ حالا از طريق بانكهاست، از طريق قوانين لازم و مقرراتِ لازم است؛ از هر طريقى كه لازم است، كارى كنيد كه بخش خصوصى، بخش مردمى، فعال شود. بالاخره اقتصاد مقاومتى معنايش اين است كه ما يك اقتصادى داشته باشيم كه هم روند رو به رشد اقتصادى در كشور محفوظ بماند، هم آسيبپذيرىاش كاهش پيدا كند. يعنى وضع اقتصادى كشور و نظام اقتصادى جورى باشد كه در مقابل ترفندهاى دشمنان كه هميشگى و به شكلهاى مختلف خواهد بود، كمتر آسيب ببيند و اختلال پيدا كند. يكى از شرائطش، استفاده از همهى ظرفيتهاى دولتى و مردمى است؛ هم از فكرها و انديشهها و راهكارهائى كه صاحبنظران ميدهند، استفاده كنيد، هم از سرمايهها استفاده شود.
به مردم هم بايد واقعاً ميدان داده شود. البته در بيانات دوستان به برخى از اين حوادثى كه ناشى از پيگيرى مفسدين اقتصادى و مفاسد اقتصادى است، اشاره شد. واقعاً نميشود ما كار اقتصادىِ درست و قوى بكنيم، اما با مفاسد اقتصادى مبارزه نكنيم؛ اين واقعاً نشدنى است. همان چند سال پيش هم كه من راجع به اين قضيه بحث كردم و مطالبى را به مسئولين كشور گفتم، به همين نكته توجه داشتم، كه تصور نشود ما ميتوانيم سرمايهگذارى مردمى و كار سالم مردمى داشته باشيم، بدون مبارزهى با مفاسد اقتصادى؛ و تصور نشود كه مبارزهى با مفاسد اقتصادى موجب ميشود كه ما مشاركت مردم و سرمايهگذارى مردم را كم داشته باشيم؛ نه، چون اكثر كسانى كه ميخواهند وارد ميدان اقتصادى بشوند، اهل كار سالمند، مردمان سالمى هستند؛ حالا يكى دو نفر هم آدمهاى ناسالم پيدا ميشوند. بايد با چشمهاى تيزبين، ريزبين و دوربين مراقبت كنيد كه كسانى نيايند به عنوان ايجاد اشتغال و ايجاد كار و كارآفرينى تسهيلات بانكى بگيرند، اما كارآفرينىِ واقعى انجام نگيرد. اين را بايد مراقبت كنيد؛ هم شما مراقبت كنيد، هم قوهى قضائيه مراقبت كند. به نظر من همكارى قوهى مجريه و قوهى قضائيه در اينجا يك كار بسيار لازمى است.
يك ركن ديگر اقتصاد مقاومتى، حمايت از توليد ملى است؛ صنعت و كشاورزى. خب، آمارهائى كه آقايان ميدهند، آمارهاى خوبى است؛ ليكن از آن طرف هم از داخل دولت، خود مسئولين به ما ميگويند كه بعضى كارخانهها دچار مشكلند، اختلال دارند، در بعضى جاها تعطيلى صنايع وجود دارد - گزارشهاى گوناگونى به ما ميرسد، خود شما هم گزارش ميدهيد؛ يعنى من گزارشهاى ديگر هم دارم، اما اتكاء من به گزارشهاى ديگران نيست؛ گزارشهاى خود شما هم هست كه به دست ما ميرسد - خب، بايد اين را علاج كرد. اينها طبعاً ايجاد اشكال ميكند. اگر چنانچه همين بخش دوم قضيه - يعنى آن نيمهى خالى ليوان - نميبود، شما امروز از لحاظ رونق اقتصادى، وضع بهترى را در كشور ارائه ميكرديد و كمكهاى بيشترى به مردم ميشد. بالاخره حمايت از توليد ملى، آن بخشِ درونزاى اقتصاد ماست و به اين بايستى تكيه كرد.
واحدهاى كوچك و متوسط را فعال كنيد. البته خوشبختانه واحدهاى بزرگ ما فعالند، خوبند و سوددهىشان هم خوب است، كارشان هم خوب است، اشتغالشان هم خوب است؛ عمدهى واحدهاى بزرگ ما وضعشان اينجور است - لذا همان طور كه گفتيد، محصول سيمانمان، محصول فولادمان، محصولات عمدهى اينجورىمان خوب است - ليكن بايد به فكر واحدهاى متوسط و كوچك باشيد؛ اينها خيلى مهم است، اينها در زندگى مردم تأثيرات مستقيم دارد.
مسئلهى منابع ارزى هم مسئلهى مهمى است؛ كه خب، حالا آقايان توجه داريد. روى اين مسئله دقت كنيد، خيلى بايد كار كنيد. واقعاً بايد منابع ارزى را درست مديريت كرد. حالا اشاره شد به ارز پايه؛ در اين زمينه هم حرفهاى گوناگونى از دولت صادر شد. يعنى در روزنامهها از قول يك مسئول، يك جور گفته شد؛ فردا يا دو روز بعد، يك جور ديگر گفته شد. نگذاريد اين اتفاق بيفتد. واقعاً يك تصميم قاطع گرفته شود، روى آن تصميم پافشارى شود و مسئله را دنبال كنيد. به هر حال منابع ارزى بايد مديريت دقيق بشود.
يك مسئله هم در اقتصاد مقاومتى، مديريت مصرف است. مصرف هم بايد مديريت شود. اين قضيهى اسراف و زيادهروى، قضيهى مهمى در كشور است. خب، حالا چگونه بايد جلوى اسراف را گرفت؟ فرهنگسازى هم لازم است، اقدام عملى هم لازم است. فرهنگسازىاش بيشتر به عهدهى رسانههاست. واقعاً در اين زمينه، هم صدا و سيما در درجهى اول و بيش از همه مسئوليت دارد، هم دستگاههاى ديگر مسئوليت دارند. بايد فرهنگسازى كنيد. ما يك ملت مسلمانِ علاقهمند به مفاهيم اسلامى هستيم، اينقدر در اسلام اسراف منع شده، و ما متأسفانه در زندگىمان اهل اسرافيم! بخش عملياتىاش هم به نظر من از خود دولت بايد آغاز شود. در گزارشهاى شماها من خواندم، حالا هم بعضى از دوستان اظهار كردند كه دولت درصدد صرفهجوئى است و ميخواهد صرفهجوئى كند؛ بسيار خوب، اين لازم است؛ اين را جدى بگيريد. دولت خودش يك مصرفكنندهى بسيار بزرگى است. شما از بنزين بگيريد تا وسائل گوناگون، يك مصرفكنندهى بزرگ، دولت است. حقيقتاً در كار مصرف، صرفهجوئى كنيد. صرفهجوئى، چيز بسيار لازم و مهمى است.
به مصرف توليدات داخلى هم اهميت بدهيد. در دستگاه شما، در وزارتخانهى شما، اگر كار جديدى انجام ميگيرد، اگر چيز جديدى خريده ميشود، اگر همين اقلام روزمرهاى كه مورد نياز وزارتخانه است، تهيه ميشود، سعى كنيد همهاش از داخل باشد؛ اصرار بر اين داشته باشيد؛ خود اين، يك قلم خيلى بزرگى ميشود. اصلاً ممنوع كنيد و بگوئيد هيچ كس حق ندارد در اين وزارتخانه جنس خارجى مصرف كند. به نظر من اينها ميتواند كمك كند.
يك مسئلهى ديگر در سرفصل اقتصاد مقاومتى، اقتصاد دانشبنيان است. بعضى از كسانى كه در باب شركتهاى دانشبنيان فعال بودند، ماه رمضان اينجا آمدند و صحبتهائى كردند. خب، خوشبختانه انسان مىبيند كارهاى خوبى انجام دادهاند. اين بخش شركتهاى دانشبنيان و فعاليتهاى اقتصادى دانشبنيان خيلى جادهى باز و اميدبخشى است. البته آنها گلايههائى هم داشتند. به نظر من دوستان مسئول در دولت كه كارشان به اين بخش ارتباط پيدا ميكند - چه وزارت صنعت و معدن و تجارت، چه وزات علوم - به اين مسئلهى شركتهاى دانشبنيان بپردازند و گلايههاشان را بشنوند و آنها را برطرف كنند. زمينهى بسيار خوبى است. ما استعدادهاى برجستهاى داريم كه ميتوانند در اين مورد كمك كنند.
دل را ز بی خودی سر از خود رمیدن است
جان را هوای از قفس تن پریدن است
از بیم مرگ نیست که سرداده ام فغان
بانگ جرس زشوق به منزل رسیدن است
دستم نمی رسد که دل از سینه برکنم
باری علاج شکر گریبان دریدن است
شامم سیه تر است ز گیسوی سرکشت
خورشید من برآی که وقت دمیدن است
سوی تو این خلاصه گلزار زندگی
مرغ نگه در آرزوی پرکشیدن است
بگرفت آب و رنگ زفیض حضور تو
هرگل دراین چمن که سزاوار دیدن است
با اهل درد شرح غم خود نمی کنم
تقدیر قصه دل من ناشنیدن است
آن را که لب به دام هوس گشت آشنا
روزی (امین) سزا لب حسرت گزیدن است
من صلا حتان را می بینم که دست بردارید از این حرفها و از این غلط کاریها برگردید به دامن همین ملت,همان طوری که توصیه به دموکراتها کردم به شما هم میکنم و شما وانها را مثل هم میدانم,منتها شما ضررتان بیشتر از انهاست.(امام خمینی ره)